یکی از دوستای بی حجابش می خواد مسخرش کنه
می گه تازه گی ها دیوانه ها خودشون رو جلد می کنند
همه می خندند دخترباحجاب در جوابش می گه
تا حالا دیدی رو پیکان 48 چادر بکشن؟
این بار هم می خندند اما این بار....
نظرات شما عزیزان:

اما
آسمانی نیست امروز از برایم.......
آشیانی هم دگر نیست...
سكوتم راز سنگینی به دل دارد
كه گر گویم به سنگی سخت
ناگه خرد خواهد گشت آن سنگ
آری امروز
من دلم پرواز می خواهد
به دشت آسمان باز
میان توده انبوه ابر تیره ، ابر روشن
كه تا شاید بماند پیش آنها
غصه هایم تحفه دیروز و امروز وجودم، روزگارم
آری امروز
من، دلم فریاد می خواهد
ز دست مردمان خوب بخت و تیره بخت روزگارم
ز دست زندگی
از دست تقدیر
عجب !
!عجب این دل تمنا می كند هر لحظه چیزی را
چه خود می دوزد و بر تن چه می پوشد
لباس عافیت
تن پوش عشق
شولای خوشبختی
و هر دم جامه ای نو
عجب این دل چه می بافد خیال خام با خود
چه حسرتها كه خواهد برد با خود
تا سفر
تا روز موعود...!!
